رواج مرگ ناگهانی در سنین پایین؛ «معیشت گران شد، مرگ آسان»...
رئیس مرکز قلب تهران گفت از رواج مرگ ناگهانی در سنین پایین‌تر خبر داد و گفت که تغذیه ناسالم و عدم فعالیت فیزیکی دلیل اصلی این فراگیری مرگ و میر در سنین پایین است.علی واشقانی فراهانی افزود: «حدود نیمی از بزرگسالان مورد مطالعه دچار فشارخون هستند. از هر سه نفر یک نفر دچار اختلالات چربی خون است و کلسترول یا تری گلیسیرید بالا دارند. متأسفانه سبک زندگی نا سالم در کشور از شیوع بالایی برخوردار است.»واشقانی می‌گوید:« طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت هر فرد باید پنج روز در هفته ۳۰ تا ۴۵ دقیقه فعالیت فیزیکی داشته باشد که ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم این فعالیت فیزیکی را ندارند.»به گفته وی ۶۰ تا ۷۰ درصد جمعیت بزرگسال تغذیه سالم ندارند و عمده آنها یا بیماری قلبی و عروقی دارند و یا عوامل خطر و زمینه ساز بروز آن را دارند. آن دسته از مردم که هنوز دچار این بیماری‌ها نشده‌اند، به گونه‌ای زندگی می‌کنند که به سمت عوامل خطر، تنگی‌های عروق، سکته‌های قلبی و…، هدایت خواهند شد و اگر ما مداخله‌ای نکنیم بحران سلامت در کشور رخ خواهد داد.بر اساس این گزارش، تورم و افزایش بی‌سابقه قیمت‌ها در ایران در نهایت دامن سلامت عمومی را گرفت، به گونه‌ای که بهمن ماه سال جاری وزارت بهداشت اعلام کرد که مصرف لبنیات در ایران به حدود نصف میانگین سرانه مصرف آن در جهان سقوط کرده و حذف یا کاهش گوشت قرمز سلامت خانواده و فرزندانی که در آن متولد می‌شوند را به خطر می‌اندازد.یکی از نتایج گرانی مواد غذایی، روی آوردن مردم به اقلام بی‌کیفیت و پرچرب به قصد سیر شدن است که هم باعث سوء تغذیه و هم موجب افزایش چربی خون و انباشت چربی در بدن می‌شود.بر همین اساس آمارهای وزارت بهداشت نشان می‌دهد حدود ۱۶درصد کودکان زیر شش سال در ایران دچار سوء‌تغذیه و ۸۰۰ هزار کودک در سنین رشد، با کمبود انرژی و مواد پروتئینی و البته کمبود ریزمغذی‌ها مواجهند. بر أساس این آمار همچنین ۱۱ درصد کودکان در ایران کمبود وزن و ۵ درصد نیز لاغری شدید دارند.خبرگزاری ایسنا نیز در رابطه با عدم تحرک در بین مردم نوشته است که «در حال حاضر قیمت ورزش برای یک خانواده چهار نفره امر بسیار گرانی است؛ در شرایطی که خط فقر دستکم ۱۰ میلیون تومان تعریف شده و با توجه به این که مسائل اقتصادی تاثیر شگرفی روی سبک زندگی افراد دارد، بنابراین بسیار سخت است که یک خانواده ورزش را به عنوان مسئله و دغدغه نخست زندگی خود تعریف کند در حالی که باید مسئله نخست باشد.»
رئیس مرکز قلب تهران گفت از رواج مرگ ناگهانی در سنین پایین‌تر خبر داد و گفت که تغذیه ناسالم و عدم فعالیت فیزیکی دلیل اصلی این فراگیری مرگ و میر در سنین پایین است.علی واشقانی فراهانی افزود: «حدود نیمی از بزرگسالان مورد مطالعه دچار فشارخون هستند. از هر سه نفر یک نفر دچار اختلالات چربی خون است و کلسترول یا تری گلیسیرید بالا دارند. متأسفانه سبک زندگی نا سالم در کشور از شیوع بالایی برخوردار است.»واشقانی می‌گوید:« طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت هر فرد باید پنج روز در هفته ۳۰ تا ۴۵ دقیقه فعالیت فیزیکی داشته باشد که ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم این فعالیت فیزیکی را ندارند.»به گفته وی ۶۰ تا ۷۰ درصد جمعیت بزرگسال تغذیه سالم ندارند و عمده آنها یا بیماری قلبی و عروقی دارند و یا عوامل خطر و زمینه ساز بروز آن را دارند. آن دسته از مردم که هنوز دچار این بیماری‌ها نشده‌اند، به گونه‌ای زندگی می‌کنند که به سمت عوامل خطر، تنگی‌های عروق، سکته‌های قلبی و…، هدایت خواهند شد و اگر ما مداخله‌ای نکنیم بحران سلامت در کشور رخ خواهد داد.بر اساس این گزارش، تورم و افزایش بی‌سابقه قیمت‌ها در ایران در نهایت دامن سلامت عمومی را گرفت، به گونه‌ای که بهمن ماه سال جاری وزارت بهداشت اعلام کرد که مصرف لبنیات در ایران به حدود نصف میانگین سرانه مصرف آن در جهان سقوط کرده و حذف یا کاهش گوشت قرمز سلامت خانواده و فرزندانی که در آن متولد می‌شوند را به خطر می‌اندازد.یکی از نتایج گرانی مواد غذایی، روی آوردن مردم به اقلام بی‌کیفیت و پرچرب به قصد سیر شدن است که هم باعث سوء تغذیه و هم موجب افزایش چربی خون و انباشت چربی در بدن می‌شود.بر همین اساس آمارهای وزارت بهداشت نشان می‌دهد حدود ۱۶درصد کودکان زیر شش سال در ایران دچار سوء‌تغذیه و ۸۰۰ هزار کودک در سنین رشد، با کمبود انرژی و مواد پروتئینی و البته کمبود ریزمغذی‌ها مواجهند. بر أساس این آمار همچنین ۱۱ درصد کودکان در ایران کمبود وزن و ۵ درصد نیز لاغری شدید دارند.خبرگزاری ایسنا نیز در رابطه با عدم تحرک در بین مردم نوشته است که «در حال حاضر قیمت ورزش برای یک خانواده چهار نفره امر بسیار گرانی است؛ در شرایطی که خط فقر دستکم ۱۰ میلیون تومان تعریف شده و با توجه به این که مسائل اقتصادی تاثیر شگرفی روی سبک زندگی افراد دارد، بنابراین بسیار سخت است که یک خانواده ورزش را به عنوان مسئله و دغدغه نخست زندگی خود تعریف کند در حالی که باید مسئله نخست باشد.»