در فرهنگ ایرانی به دختربچه ۱۰ ساله زن نمیگوییم...
ترویج کودک همسری در کتب درسی که فرسنگها با جامعه ایران فاصله دارد. اما بهراستی هدف از نگارش این کتاب چه بوده است؟
در این کتاب درباره آمار زنان ۱۰ سال به بالایی که هرگز ازدواج نکردهاند تاکید شده و بهشیوهای رندانه و موذیانه سعی در القای نگاه زنپندار به دختربچههای ۱۰ساله داشته است. گویی که هر تن زنانهای ولو کودک آماده پذیرش زندگی زناشویی و ملزومات آن است.
این کتاب در بخشی دیگر به مخاطبان خود که دختران پایه دوازدهم هستند میگوید همیشه برای تحصیل وقت هست، اما برای ازدواج نه! به نظر میرسد این کتاب بیشتر از آنکه به دانشآموزان راه و رسم درست زندگی را بیاموزد دستاویزی برای خندیدن عدهای و ایجاد نگرانی برای افرادی شده است که به خوبی از تبعات کودک همسری آگاهند.
این سبک از تالیف کتب درسی نشاندهنده آن است که آموزش و پرورش و متولیان تدوین این کتابها هیچ شناختی از جامعه و نیازهای دانشآموزان ندارند و شوربختانه در این راه هم از افراد باتجربه و صاحبنظر بهره نمیگیرند. برای نمونه آموزش و پرورش هرگز از تجربه آموزگاران باتجربه و کارآمد در حوزه تالیف و نوشتن کتب درسی استفاده نکرده است.
به گزارش جامعه ۲۴، نکته غیرعلمی که در این کتاب آمده در مورد آمار وضعیت زناشویی در کشور است که سن زنان آماده ازدواج را از ۱۰ سالگی در نظر میگیرد. برخی کارشناسان این کار را مصداق کودک همسری دانستهاند و نسبت به آن واکنش نشان دادهاند. دکتر هامون سبطی، مدیر انتشارات دریافت و کنشگر آموزشی در این مورد میگوید: شیوه و هدف آموزش و پرورش در نوشتن این کتاب با اهدافی که در تمامی این سالها داشته است تفاوت چندانی ندارد راهی که به مقصد نرسیده و نمیرسد. ایدئولوژیک کردن آموزش و پرورش در هیچ جامعهای هرگز نتوانسته مردم را بهسوی دین هدایت کند و اتفاقا همواره آنچنانکه در جامعه خودمان شاهد آن هستیم نتیجه عکس داده است. او ادامه میدهد: شوربختانه دفتر تالیف وزارت آموزش و پرورش خود را با دیوارهای بلند حاشا احاطه کرده است و براساس قوانین شورای عالی این نهاد عمل نمیکند. براساس این قوانین آموزش و پرورش موظف است در تالیف کتب درسی از نخبگان و افراد باتجربه خارج از دایره وزارت آموزش و پرورش استفاده کند که در عمل هرگز شاهد چنین رویکردی نبودهایم.
دکتر هامون سبطی از دستاوردهای این کتاب برای جامعه میگوید و ماجرا را فراتر از دستمایه خنده قراردادن آن میداند و میگوید: موضوع ژرفتر از این است. افرادی که با این کتاب و نوع نگاهش همسو و هماندیشه هستند با خواندن آن به دانستههایشان افزوده نمیشود و بود و نبود این کتاب تاثیری در روند فکری آنها نخواهد داشت، اما کسانیکه نگاه دیگری دارند با خواندن آن بر میزان خشمشان افزوده میشود و بیش از پیش از سیستم آموزشی کشور ناامید و دلسرد میشوند. این کارشناس آموزشی در این زمینه میگوید: در فرهنگ ایرانی هرگز به یک دختربچه ۱۰ ساله زن نمیگوییم اگرچه باتوجه به تنوع فرهنگی و قومی که در کشور وجود دارد ممکن است در برخی از مناطق این ماجرا وجود داشته باشد، اما نگاه و فرهنگ معیار و غالب ایرانی اینگونه نیست و در آن یک دختربچه ۱۰ ساله هرگز زن محسوب نمیشود