⭕️ شکنجه سفید سیمایی دیگر از شکنجه در جمهوری اسلامی ایران
شکنجه سفید عنوان کتابی است از نرگس محمدی که جلد دوم آن از سوی نشر باران در سوئد منتشر شده است. نرگس محمدی در این اثر در گفتوگو با پانزده زندانی سابق به انواع شکنجههایی میپردازد که بر آنان در سلولها اعمال شده است.
شکنجه ابزاری است که کارگزاران یک نظام بر فرد زندانی اعمال میدارند تا به شکلی بر وی تأثیر بگذارند. خشونت زبان شکنجه است و مهمترین ابزار آن که بر جسم و روان زندانی برای دستیابی به اهدافی مشخص اعمال میشود. شکنجه از دیرباز تاریخ به کار گرفته میشد. نوع مدرن آن اما سازمانیافته و هدفمند مورد استفاده قرار میگیرد.
در شکنجه جسمانی هدف دست یافتن به اطلاعات است. شتاب در دستیابی اطلاعات نشان از ارزش آن دارد. برای نمونه در زندانهای رژیم شاه و یا زندانهای دهه شصت و هفتاد جمهوری اسلامی، از آنجا که شخص بازداشتشده میبایست بسیار سریع «تخلیه اطلاعاتی» میشد، مورد شکنجههای وحشتآوری قرار میگرفت تا هرچه زودتر دستیابی به اطلاعات میسر گردد. شلاق، دستبند قپانی و آوایزان کردن زندانی سادهترین و رایجترین شکل بودند. گروههای سیاسی از عضو خویش میخواستند تا حداقل ۲۴ ساعت شکنجه را تاب آورند تا در این فاصله امکان جابهجایی اعضای بازداشتنشده فراهم آید. و این امر بر بازجویان آشکار بود، پس شکنجه میکردند تا دانستهها نسوزد.
شکنجه سفید نوعی از شکنجه است که به شکل موقت و یا مُدام بر روان زندانی اعمال میشود تا روند کار آن را مختل سازد. شکنجه سفید بر جسم اعمال نمیشود و اثری از خود در ظاهر برجا نمیگذارد؛ بیخوابی، صداهای ناهنجار و آزارنده، نور دایم؛ کم و یا زیاد، تاریکی، بازداشتن از رفتن به توالت، دمای کم و یا زیاد هوا، اتاق نمناک و یا کثیف و آلوده، سر پا نگاهداشتن، اعدام مصنوعی، لخت کردن، محرومیت از خوراک، آشامیدنی، امکانات درمانی و بهداشتی، تحرک، به کار گرفتن چشمبند، توهین، ایجاد وحشت، ایجاد اختلال در حواس، اختلال در سیستم درک، تنها نگاه داشتن و قطع رابطه او با دیگران و دهها مورد دیگر از جمله ابزاری هستند که برای تخریب هویت شخص زندانی به کار گرفته میشوند. کوشش به عمل میآید تا زندانی از نظم خویش خارج و از خود تهی گردد. بازجوییهای بیبرنامه بر این روند تأثیر مضاعف دارند. در شکنجه روانی که به شکنجه سفید مشهور است، کوشش به عمل میآید تا شخص از هویت خویش تهی گردد. در این نوع از شکنجه فرد و نه گروه مورد توجه است. شکنجه روانی بهترین شکل برای درهم شکستن زندانی است و در این راستا ایزوله کردن او در سلولهای انفرادی میتواند همچون کتک زدن، گرسنه نگاه داشتن و بیخواب کردن تأثیر داشته باشد. وقتی تمامی روابط زندانی با جهان بیرون قطع گردد، او وارد مرحلهای از زندگی میشود که یک سوی آن هراس و اضطرابهای مُدام (استرس) است و سوی دیگر آن احساس گناه. زندانی در چنین موقعیتی بیش از پیش در خود فرومیرود.