خانه اولین مکانیست که تقریباً همهی ما در آن رشد کردهایم، پرورانده شدهایم و امنیت و آسایش هر روزهیمان را در این مکان جستوجو میکنیم، اما خانه برای همهی اعضای آن یک تصویر مشترک ندارد؛ هرچند خانه برای بخشی از اعضای جامعه محل آسایش است، اما برای خیلی از زنان «محل کار» است.
خانه همچنانی که میتواند اولین مکان امن زندگی هر فرد باشد، به گفتهی متخصصانی که بر خشونت خانگی و قتلها در جهان متمرکزند، همچنین میتواند بستری مهیا برای بروز انواع خشونتها باشد؛ چنانکه خانه جزو اولین مکانهایی شناخته شده که احتمال خشونت و حتی قتل در آن بسیار بالاست. در این نوشتار قصد داریم از منظری متفاوت به لایههای زیرین فضای امن و آرام خانه بخزیم و ببینیم برای زنانی که از خانه نوعی محل کار را تجربه میکنند، یعنی زنانی که مشغول انجام «کار خانگی»اند، تجربهی «خشونت خانگی» چه ابعاد و زوایایی پیدا میکند.
خشونت فقط علیه زنان؟ خشونت علیه زنان به دلیل نقشی که «جنسیت» و بستر فرهنگی جنسیتزده در آن ایفا میکند، با موضوع خشونت به طور عام متفاوت است. خشونت علیه زنان همان خشونت عام در بعد صرفاً روانشناختی یا فقط اجتماعی یا فقط جرمشناسانه نیست و میبایست مثل سایر مسائل حوزهی زنان از زوایای مختلفی دیده شود؛ در نتیجه برای حل این مسئلهی همهجانبه نیز نهادهای مختلفی میبایست دست به کار شوند و تلاشهای فردی یا راهحلهای روانشناسانه یا فقط تغییر قوانین به تنهایی نمیتوانند خشونت علیه زنان را از جامعه محو کنند.
خشونت علیه زنان چهرههای مختلفی از جمله خشونت فیزیکی، خشونت جنسی، خشونت روانیــکلامی، خشونت اجتماعی و خشونت اقتصادی دارد؛ ضمن اینکه خشونت علیه زنان در دو سطح فضای عمومی، و فضای خصوصی رخ میدهد، اما تمرکز ما در این نوشتار بر خشونتهاییست که برای زنانی که مشغول انجام کار خانگیاند، رخ داده. دادههای این نوشتار از پژوهشی به دست آمده که در آن ما به دنبال شنیدن تجربههای زنان از کار خانگی با سیوسه زن مصاحبهی کاملی کردهایم و از حدود هفتصد زن دیگر از طریق فضای مجازی باب گفتوگو دربارهی کار خانگی را باز کردهایم. سئوالات ما مرتبط با خشونت خانگی نبود، اما در خلال پاسخها صدای زنانی را شنیدیم که آنچه در کار خانگی تجربه میکردند، چهرههای پنهانی از شکلهایی از خشونت خانگی را به ما نشان میداد؛ به خصوص دو شاخهی اصلی «خشونت عاطفی» و «خشونت اقتصادی»...