«دشمن بزرگ تاریخنویسی وجود اندیشههای از پیشپرداختهای است که در فضا معلق است و مورخ را ناخواسته به رعایت آنها الزام میکند یا به رعایت سکوت وا میدارد. تجربههای من طی چهل سال به همین الزام سکوت منجر شد و باز در هر فرصت به آزمایش یک فرصت دیگر گذشت.»
این جملات نوشتۀ استاد عبدالحسین زرینکوب است؛ ادیب، مورخ، منتقد ادبی و استاد دانشگاه تهران. بیش از ۲۰ سال از درگذشت او میگذرد، اما این جملات همچنان زنده و برای روزگار کنونی معنادار است. نامدارترین کتاب زرینکوب «دو قرن سکوت» است که امسال ۷۰ ساله شد، اما هنوز بر سر آن بحثها جاری است، همچنانکه نویسندهاش را گرفتار ماجراهایی تلخ و پرگزند و درازدامن کرد.
زرینکوب که شغل اصلی او معلمی و سپس استادی در دانشگاه بود، آنطور که خود در «حکایت همچنان باقی» بازگفته است، از همان سالهایی که «در تبوتاب اشتغال به تدریس و تحقیق در تاریخ ایران» بود، با خود عهد بسته بود که «یک دورۀ کامل» تاریخ این کشور را «با توجه به تمام جنبههای فرهنگ آن» بنویسد. اما او در این راه نهتنها با دشواریهای معمول تاریخنویسی که دربارۀ نوشتن تاریخ هر کشوری وجود دارد روبهرو بود، بلکه بهدلیل شرایط سیاسی و اجتماعی ایران، چه پیش و چه پس از انقلاب، با سختیهای دوچندان مواجه شد. اساساً روایت تاریخ کار دشوار کسی است که قصد ندارد ملاحظات دیگری جز ملاحظات علمی را، که ماهیتی بیطرفانه دارد، در نظر بگیرد.
دانلود کامل فایل PDF <<< کلیک کنید