اخبار نقض حقوق بشر در ایران VVMIran e.V Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran e.V

Sunday, September 20, 2020

 

تاریخچه روز جهانی صلح

بی‌گمان رسیدن به صلح و آشتی یکی از والاترین ارزش‌ها و آرمان‌های انسانی به شمار می‌رود. مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر اساس قطعنامه ۳۶/۶۷ در تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۸۱ تصویب نمود تا هر سال  روز ۲۱ سپتامبر به عنوان روز جهانی صلح نامگذاری شود تا بر اهمیت ایجاد صلح و آشتی و گام برداشتن در این مسیر تاکید و پافشاری شود. در واقع انگیزه مجمع عمومی سازمان ملل متحد از نامگذاری این روز ترویج صلح در میان ملت‌های مختلف جهان بوده است. روز جهانی صلح به صلح اختصاص دارد؛ این روز به نبود جنگ و خشونت می‌پردازد و حتی گاهاً این روز منجر به آتش‌بس موقت در مناطق جنگی برای دسترسی به کمک‌های انسان‌دوستانه نیز شده است. این روز یادآور آن است که انسان و جوامع انسانی از این شایستگی برخوردارند که در صلح و عدالت بدون هرگونه بی‌احترامی، بی‌مهری و خشونت به مسیر رشد و ترقی خویش بپردازد.

صلح مفهومی از دوستی اجتماعی و همدلی در غیاب خصومت و وحشیگری است. در این مفهوم، صلح شرایطی آرام، بی‌دغدغه و خالی از تشویش، کشمکش و ستیز است. به گفته اسپینوزا فیلسوف شهیر هلندی” صلح به معنی نبود جنگ نیست بلکه فضیلتی است که از نیروی جانمایه می‌گیرد و همانطور که آزادی فقط به زندانی نبودن نیست، صلح هم به معنای نبود جنگ نیست.” تنها در شرایط صلح پایدار است که انسان‌ها  می‌توانند با هر جنسیتی و هر نژادی و هر دینی به هم محبت کنند و منشا این محبت به دلیل قدرت داشتن طرف مقابل (به وسیله زور و اجبار) نیست.

امانوئل کانت فیلسوف نامدار آلمانی نیز در سال ۱۷۹۵ میلادی کتابی به عنوان “صلح ماندگار” نوشت که در آن مبانی رسیدن به یک صلح پایدار را برشمرده است. بر پایه نظریات وی صلح ماندگار محصول وضعیتی است که در آن دولت‌ها با پذیرش نظام دموکراتیک (مردم‌سالار) به اتحاد آشتی جویانه و قوانین جهان گستر دست می‌یابند. در واقع صلح به شرایطی گفته می‌شود که تمامی ارزش‌های حیاتی جامعه مصون باشند و جامعه قادر باشد تا منافع ملی خود را پیگیری کند و آرمان‌های مشترک مردم مجال تحقق را داشته باشد. رفاه و آسایش، آرامش همگانی، نظم عمومی، حقوق اساسی مردم، عدالت اجتماعی و آزادی‌های مردم در موجودیت دولت با ثبات و دموکراتیکی است که به موازین حقوق بشر و قوانین بین‌المللی احترام بگذارد.

معمولا صلح بدون وجود دولت‌های دموکراتیک و احترام به موازین حقوق بشر محقق نمی‌شود. حکومت‌هایی که مستبدانه عمل می‌کنند و متعهد به ارزش‌های دموکراتیک و موازین بین‌المللی و حقوق بشری نباشند، خود می‌توانند مولد وضعیت جنگ و خشونت باشند؛ از این رو برای دستیابی به صلح، احترام به حقوق بشر و به رسمیت شناختن حقوق سایر آحاد مردم از هر قوم و نژاد و دینی یکی از ضروریات رسیدن به صلح است.


Wednesday, September 16, 2020

-

 کارشناسان سازمان ملل اعدام نوید افکاری، ورزشکار ایرانی را محکوم کردند...

خبرگزاری هرانا – کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل امروز دوشنبه ۲۴ شهریور با صدور بیانیه‌ای اعدام فراقضایی نوید افکاری کشتی گیر ایرانی و یکی از بازداشت شدگان اعتراضات مرداد ۹۷ را شدیدا محکوم کردند و در خصوص اجرای حکم بازداشت شدگان محکوم به اعدام اعتراضات سراسری سال‌های ۹۶ و ۹۸ ابراز نگرانی کردند. نوید افکاری سحرگاه روز شنبه ۲۲ شهریور در زندان عادل آباد شیراز اعدام شد. اعدام این شهروند علیرغم ابهامات جدی در پرونده و موج جهانی حمایت از وی صورت گرفته است. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نوید افکاری از بازداشت شدگان اعتراضات مرداد ۹۷ و کشتی گیر ایرانی، سحرگاه روز شنبه در زندان عادل آباد شیراز اعدام شد. اعدام این شهروند علیرغم ابهامات جدی در پرونده و موج جهانی حمایت از وی صورت گرفته است. در پی اعدام نوید افکاری، کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل امروز دوشنبه ۲۴ شهریور با صدور بیانیه‌ای اعدام فراقضایی نوید افکاری، قهرمان کشتی ایران را شدیدا محکوم کردند.
متن کامل این بیانیه در ادامه می آید:
ژنو (۱۴ سپتامبر ۲۰۲۰) – کارشناسان حقوق بشر امروز اعدام فراقضایی قهرمان کشتی نوید افکاری را شدیدا محکوم کردند و نسبت به این آخرین اعدام از مجموعه احکام اعدام که در ارتباط با اعتراضات سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ صادر شده هشدار دادند.
کارشناسان با ابراز تسلیت به خانواده نوید افکاری گفتند: «عمیقا آزاردهنده است که مقامات ظاهرا از اعدام یک ورزشکار برای ترساندن مردم در این شرایط ناآرامی‌های اجتماعی استفاده کردند».
«این که با اعدام خودسرانه (صدور و اجرای حکم اعدام بدون اجرای تشریفات قانونی لازم) چنین بی توجهی فاحش به حق حیات صورت گیرد موضوعی منحصر به امور داخلی نیست. ما از جامعه بین‌المللی می‌خواهیم که به این اقدامات جمهوری اسلامی ایران شدیدا واکنش نشان دهد».
«اعدام افکاری، دومین اعدام در دو ماه اخیر در ارتباط با اعتراضات، به همراه تعداد نگران کننده‌ای از دیگر احکام اعدام  که علیه معترضین صادر شده است، موجب نگرانی نسبت به برخورد مقامات با اعتراض‌های آتی و هر نوع ابراز مخالفت یا بیان نظر مخالف است». نوید افکاری در اعتراضات شیراز در سال ۲۰۱۸ شکت کرده بود. او در ۱۷ سپتامبر به اتهام کشتن یک مامور حراست بازداشت شد. وی متعاقبا در دادگاه کیفری استان فارس مجرم شناخته شده و به قصاص محکوم شد. در یک دادگاه دیگر، شعبه ۱ دادگاه انقلاب شیراز افکاری را به اتهام محاربه به اعدام محکوم کرد. در ۲۵ آوریل ۲۰۲۰ ، دیوان عالی محکومیت افکاری به قتل را همراه با حکم قصاص تایید کرد. حکم اعدام صادر شده توسط دادگاه انقلاب برای اتهام محاربه هنوز در مرحله تجدیدنظر بود.
کارشناسان گفتند: «اگر افکاری مرتکب قتل شده است چرا پنهانی و به موجب اعترافات اخذ شده زیر شکنجه محاکمه شد؟ اعدام نوید افکاری فراقضایی و خودسرانه بوده و در دادگاهی فاقد حداقل‌های اصول شکلی و ماهوی دادرسی  منصفانه و در پوشش اتهام قتل صادر شده است».
نوید افکاری به قوه قضاییه شکایت کرده و اظهار داشته که مامورین دستها و شکم و پاهایش را به وسیله باتوم و اجسام سخت به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند، روی صورتش پلاستیک می‌کشیدند و او را تا مرز خفگی و مرگ پیش می‌بردند و در بینی اش الکل می‌ریختند. کارشناسان ضمن تاکید بر « ماهیت ذاتا بی‌رحمانه غیرانسانی و تحقیرآمیز مجازات اعدام» گفتند: « این اظهارات درباره  وقوع شکنجه که به آن رسیدگی هم نشده است، پخش اعترافات اجباری وی در تلویزیون دولتی و استفاده از دادگاههای غیرعلنی عمیقا موجب پریشانی است».
به موجب قانون ایران، افرادی که به موجب قصاص به اعدام محکوم شده‌اند، اجازه دارند از خانواده مقتول درخواست عفو کنند. در تاریخ ۱۲ سپتامبر خانواده افکاری به منظور ملاقات با خانواده قربانی وارد فرودگاه شیراز شده بودند که به آنها اطلاع داده شد اعدام اجرا شده است. همچنین افراد حق دارند قبل از اعدام با خانواده خود ملاقات آخر داشته باشند، حقی که آنها از آن محروم شدند. نوید افکاری به طور مخفیانه در شب به خاک سپرده شد و خانواده وی متعاقبا تنها اجازه یافتند تا صورت وی را ببینند...

Wednesday, September 9, 2020

گزارش دهشتناک «سازمان عفو بین الملل» از شکنجه معترضان در زندانهای حکومت ایران...


سازمان عفو بین‌الملل در گزارشی تازه با عنوان «ویرانگران انسانیت، بازداشت‌های گسترده، ناپدیدسازی و شکنجه در پی اعتراضات آبان ۹۸ در ایران» از شیوه برخورد جمهوری اسلامی با معترضان آبان‌ماه ۹۸ پرده برداشته است .
بازداشت کودکان، ضرب و جرح، برهنه‌سازی اجباری، دشنام‌های جنسی، پاشیدن اسپری فلفل به ناحیه دستگاه تناسلی و وارد آوردن شوک الکتریکی به اندنم تناسلی، آویزان کردن و نگه داشتن در وضعیت‌های دردناک، القای حس خفگی با آب، تهدید به مرگ و اعدام نمایشی، تزریق یا خوراندن اجباری مواد شیمیایی بخشی از شکنجه‌های درج‌شده در این گزارش است. این سازمان می‌نویسد که در روزها، هفته‌ها و ماه‌های متعاقب آن، این سازمان پیغام‌های نوشتاری یا شنیداری و همچنین ویدئوهای متعددی از جانب صدها نفر از شهروندان داخل کشور، شامل معترضان و شاهدان اعتراضات، اعضای خانواده‌ها، دوستان یا آشنایان بازداشت‌شدگان، وکلا، کارکنان مراکز درمانی، روزنامه‌نگاران یا فعالان محلی و منابع مطلع در داخل زندان‌ها دریافت کرده که بخشی از اطلاعات این گزارش بر پایه آنهاست.
بنا بر این گزارش که اطلاعات آن «از طریق منابع دست اول» از جمله آسیب‌دیدگان و بستگان آسیب‌دیدگان و منابعی در داخل زندان‌ها، به دست عفو بین‌الملل رسیده «ضرب و جرح با مشت و لگد، چماق، شلنگ پلاستیکی، باتوم و کابل، زدن شلاق، محروم کردن از آب و غذا، کشیدن کیسه روی سر، اجبار به نشستن در حالت‌های دردآور»‌ از جمله شکنجه‌های رایج در زندان‌های محل نگهداری معترضان بوده است.
عفو بین‌الملل می‌نویسد که بازجویان وابسته به تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی و مأموران زندان‌ها بازداشت‌شدگان، از جمله کودکان، را به این شیوه‌ها مورد شکنجه قرار داده‌اند: برهنه کردن زندانیان و پاشیدن آب سرد بر بدن‌شان؛ نگه داشتن بازداشت‌شدگان به‌ طور مستمر و به مدت طولانی در معرض گرما یا سرمای شدید و بمباران آنها با نور تند و صداهای گوشخراش؛ کشیدن ناخن‌های انگشتان دست و پا؛ اسپری فلفل زدن به نقاط مختلف بدن؛ تزریق یا خوراندن اجباری مواد شیمیایی؛ شوک الکتریکی؛ القای حس خفگی با آب؛ و اعدام‌های نمایشی.»
این گزارش همچنین می‌نویسد که شکنجه‌های روانی، اعترافات اجباری، عدم وجود وکیل و فقدان روند دادرسی، بازداشت‌های خودسرانه، عدم تحقیق و پاسخگویی، تخریب چهره معترضان و تجلیل از آمران و عاملان جرایم از مشخصه‌های سرکوب‌های آبان‌ماه است. عفو بین‌الملل در ادامه نوشته است که «مصرانه از تمام کشورهای عضو سازمان ملل درخواست می‌کند تا مقام‌ها و مسئولان ایرانی را» به تغییر این رویه ملزم کنند.

Thursday, September 3, 2020

 

Sat 23 Oct 2021 ساعت 8:57 PM توسط ٍ✍️ E.Sangari | نظرات

 
✋ به گزارش ایلنا، معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در گزارشی اعلام کرد که تا سال ۹۹، ۲۶ میلیون نفر از جمعیت کشور در فقر_مطلق زندگی می‌کردند. همچنین تا پایان این سال و با توجه به شیوع گسترده کرونا در کشور و خروج حدود دو میلیون نفر از بازار کار، تعداد افرادی که در فقر مطلق زندگی می‌کردند از ۲۶ میلیون نفر به حدود ۳۰ میلیون نفر رسیده است. 
 
 ✋ بر اساس رقم اعلام شده در گزارش وزارت کار جمهوری اسلامی حدود ۱۰ میلیون خانوار زیر خط فقر زندگی می‌کنند. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی آمار اعلام شده از سوی حکومت را غیرواقعی می‌دانند و وضعیت #تنگدستی در ایران را بسیار بدتر تخمین می‌زنند. 
 
✋ افت ارزش پول‌ملی و افزایش جمعیت زیر خط #فقر مطلق در حالی است که بر اساس قوانین بین‌المللی #حقوق‌بشر تامین یک زندگی با استانداردهای لازم برای بهداشت، رفاه، خوراک، پوشاک، مسکن از جمله وظایف حکومت‌ها است، که جمهوری اسلامی تا کنون در انجام آن ناتوان بوده است. 

 

در هولوکاست شش میلیون یهودی کشته شد. اما پیش از آنکه حتی یک یهودی آسیب ببیند، حزب نازی شهروندان آلمانی را متقاعد کرد که مرگ یهودیان ــ و میلیون‌ها روس و لهستانی و هزاران صرب، کولی، آلمانیِ سیاه‌پوست، معلول و همجنس‌گرا ــ  ضروری است. حال این پرسش مطرح می‌شود که چطور می‌توان جمعیتی را متقاعد کرد که این همه آدم را به طور نظام‌مند به قتل برسانند؟

سابقه‌ی تنش میان یهودیان و مسیحیان به قرون وسطی بازمی‌گردد. مسیحیان یهودیان را در مرگ مسیح مقصر می‌دانستند و آنها را به نوشیدن خون مسیحیان در مراسم مذهبی متهم می‌کردند و با اشاعه‌ی این افترا یهودیان را از جوامع خود اخراج می‌کردند. پس از پیدایش امپراتوری آلمان در اواخر قرن نوزدهم، جنبش «گروه قومی» به وجود آمد، جنبشی که ضرورتاً گروه واحدی را تشکیل نمی‌داد بلکه مجموعه‌ای از عقاید درباره‌ی برتریِ نژادیِ آریایی‌ها بود. رهبران این جنبش مردم را متقاعد کردند که آریایی‌ها و یهودیان بر سرِ سلطه‌ی جهانی با یکدیگر رقابت می‌کنند. عجیب نیست که در فرهنگ عامه‌ی آلمانی‌ در آن زمان یهودیان را «انگل‌‌» یا «موش‌» و در خور مرگ می‌دانستند.

یهودستیزی پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول گسترش یافت. در سال‌های منتهی به هولوکاست، دستگاه پروپاگاندای آلمان (هم در قالب گفتار و نوشتار و هم در قالب تصاویر) شکست در جنگ را به گردن یهودیان می‌انداخت و آنها را عامل وضعیت بدِ اقتصادیِ آلمان معرفی می‌کرد. «همسایه‌ی یهودی» به نوعی تهدید تبدیل شد، و خلاص کردن جامعه از شرِ آنهایی که از نظر نژادی «نامطلوب» بودند پاسخی معقول به مشکلات آلمان شمرده شد. در دهه‌ی 1920، «حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان» که شاخه‌ای از جنبش «گروه قومی» بود «یهودیان» را مسئول مشکلات گوناگون شهروندان عادی معرفی می‌کرد. در 25 سال بعدی، نازی‌ها نظرات افراطیِ خود را رواج دادند و از طریق رسانه‌های جمعی اجماع گسترده‌ای علیه یهودیان ایجاد کردند.

یوزف گوبلز، مسئول دستگاه پروپاگاندای نازی، از طریق سرمقاله‌های روشنفکرمآبانه، نامه‌های ارسالی به سردبیر، کاریکاتورها، و حتی کتاب‌های کودکان، آلمانی‌ها را متقاعد کرد که اگر راه‌حلی برای «مشکل یهودیان» پیدا نکنند، نابود خواهند شد. روزنامه‌ی خود گوبلز، Der Angriff، و روزنامه‌ی رسمی حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان، Volkischer Beobacter، از سال 1920 تا سال 1945 ابزار پروپاگاندای رسمی بودند. روزنامه‌ی جولیوس استرایکر، Der Sturmer، که بین سال‌های 1923 و 1945 منتشر می‌شد، شاید حتی از آنها هم بانفوذتر بود. این روزنامه، که مخاطبانش آدم‌های معمولی بودند، با انتشار نامه‌های خوانندگانی که از یهودیان شکایت می‌کردند و خواهان کمک در برابر آنان بودند به شایعات علیه یهودیان دامن می‌زد. کاریکاتورهای یهودیان به قلم فیلیپ روپرِخت، که این آثار را با اسم مستعار «فیپس» امضا می‌کرد، پرطرفدار بود. در این تصاویر، یهودیان آدم‌های کوتاه‌قد، چاق و ژولیده‌ای بودند که چشم‌هایی شبیه به خوک داشتند و سرگرم کارهای هولناکی مثل قتل کودکان و نوشیدن خون آنان بودند. در پایین همه‌ی صفحات این روزنامه این جمله به چشم می‌خورد: «یهودیان عامل بدبختیِ ما هستند.»

جولیوس استرایکر علاوه بر این روزنامه، یک کتاب کودک هم به قلم قائم‌مقام خود در روزنامه، ارنست هایمر، منتشر کرد. در یازده داستان این کتاب یهودیان با حیوانات زشتی مثل مارهای سمی و کرم‌های نواری مقایسه شده بودند:

«یهودی نقش مشابهی در آدم‌هایی دارد که در آنها نفوذ کرده است. یهودی مفت‌خور و انگل است. درست همان‌طور که یک کرم نواری آدم‌ها را از مواد غذایی ارزشمند محروم می‌کند، یهودی هم مردم را از دارایی‌های گران‌بهای خود محروم می‌کند. دامداران یهودی خون کشاورزان را، که پایه و اساس جامعه‌ی سالم را تشکیل می‌دهند، می‌مکند و آنها را از بین می‌برند. یهودی تجارت و صنعت مردم را تصرف می‌کند. اخلاق مردم را خراب و جوانان را فاسد می‌کند. مردم به تدریج بیمار می‌شوند. یهودی همه‌ی ثروت و نیروی زندگیِ مردم را از آنها می‌گیرد. اگر مردم نتوانند به موقع از شر کرم نواریِ یهودی خلاص شوند، از بین خواهند رفت.»

همان‌طور که این مثال نشان می‌دهد، افترا و استفاده از اصطلاحات انسانیت‌زدایی‌کننده (مار، انگل)، بدگوییِ قومی یا نسبت دادن صفات نامطلوب به گروهی از مردم نمونه‌هایی از نفرت‌پراکنی است. استفاده از زبان برای تشبیه اعضای نژاد یا قومی متفاوت به حیوانات یا ایجاد دوگانه‌ی «ما در برابر آنها» بدرفتاری و خشونت علیه اعضای آن گروه‌ها را عادی می‌سازد.