اخبار نقض حقوق بشر در ایران VVMIran e.V Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran e.V

Saturday, July 18, 2020

 

باز هم بهائی ستیزی :

روندی که از ابتدای جمهوری اسلامی پیوسته در جای جای کشورمان دیده میشد اینک با همدستی حکومت و علمای شیعه سرعت و شدتی بیشتر بخود گرفته و تبدیل به سیاستِ رسمی جمهوری اسلامی ایران در جنگ با  بهائیان ایران شده است.

از آغاز انقلاب ایران سرکوب بهائیان با حمایت روحانیون شیعه همراه شد و در نتیجه روحانیّت شیعه برای مبارزه با آنان نهاد ویژه‌ای تأسیس نموده به اشغال و تخریب نهادهای مالی، کشتن، تخریب و آتش زدن خانه‌های آنان پرداخت که چند نمونه از آن عبارتند از:

«قتل‌عام» بهائیان در قریه سعدی شیراز، مصادره اماکن و دارایی‌های متعلق به جامعهٔ بهائی، مصادره و تخریب اماکن دینی و قبرستان‌های بهائی، زندان و شکنجه بهائیان، اخراج بهائیان، ممانعت از اشتغال آن‌ها در مشاغل دولتی، ایجاد شرایط فشار بر صاحبان مشاغل برای اخراج کارکنان بهائی، عدم پرداخت حقوق بازنشستگی و صدورحکم مبنی بر بازگرداندن حقوق‌های دریافتی پیشین بهائیان، تعطیل کردن مغازه‌ها و کسب و کار آنان، محرومیت از تحصیل در مدارس و دانشگاهها، ممانعت از ثبت ازدواج، عدم صدور جواز کفن، مصادره املاک و دارایی‌های شخصی بهائیان، مصونیت قضایی برای متجاوزان به حقوق بهائیان، آدم‌ربایی، قتل، نفرت‌ پراکنی و انتشار تبلیغات ضد-بهائی در رسانه‌ها و تحریک عموم علیه بهائیان تا آنجا که:

در جمهوری اسلامی جفا براجساد بهائیان نیز قانونی انگاشته میشود.

  در سال ۹۳ مقام های محلی دولت جمهوری اسلامی ایران قبرستان بهاییان در شهر اهواز را بسته و در مقابل آن دیوار کشیدند، مرکز اسناد حقوق بشر نیز سال گذشته از ممانعت تدفین حداقل ۴۴ شهروند بهائی در قبرستان «وادی رحمت» در تبریز خبر داد و نوشت: مسئولین این قبرستان از شست و شو و اجرای سایر مناسک مذهبی بهائی ممانعت کرده، جسد شهروندان بهایی را پس از چند روز و بدون اطلاع قبلی خانواده در شهر میاندو آب در۱۷۰ کیلومتری تبریز دفن کرده اند. 

نبش قبر و روبودن پیکر خانم شمسی اقدسی اعظمیان اهل شهر دماوند از آرامستان بهاییان گیلاوند در تاریخ ۲ آبان‌ماه  توسط عده ای ناشناس و رها کردن آن در بیابان‌های اطراف روستای جابان از توابع همان شهرستان نیز نمونۀ دیگری است از دئانت و اقدام ضد انسانی دولت جمهوری اسلامی برپیروان آئین بهائیت.

 گفتنی است چندی پیش نیروهای امنیتی به بهاییان ساکن در منطقه گیلاوند اعلام کرده بودند که حق دفن اموات خود در این گورستان را نداشته و باید خاکسپاری اموات بهائیان این منظقه در تهران انجام شود، یعنی مصادره آرامستان بهاییان گیلاوند، یعنی حتی محرومیت بهائیان اهالی از دفن عزیزان در زادگاهشان، یعنی ظلم، یعنی بیداد، یعنی سرکوب، یعنی. حبس، تبعید، یعنی آزار و شکنجهٔ جسمی و روحی… تا بی نهایت.

ما این‌گونه اقدامات را “زاده تعصبات مذهبی”، “نفرت‌انگیز”و اعمالی “شرم‌آور”  دانسته که شایسته‌ پیگیری قضائی است، با استناد به اعلامیه جهانی حقوق بشر بویژه: ماده  1 . منشور حقوق بشر (همه آزاد و برابر بدنیا آمده اند)  ماده 2 منشور حقوق بشر (عدم تبعیض) ماده 3 منشور حقوق بشر (حق حیات و امنیت زندگی) ماده 6 منشور حقوق بشر (ارزش انسانی در همه جا ) ماده 18 منشور حقوق بشر (حق آزادی عقیده) ماده 19 منشور حقوق بشر (حق آزادی بیان) ماده 26 منشور حقوق بشر (حق تحصیل رایگان برای همه )  

Friday, July 17, 2020


تجمع ایرانیان مقیم آلمان در اعتراض به قرارداد بیست و پنج ساله با چین و حکم اعدام سه معترض آبان ۹۸




Thursday, July 16, 2020

 ضرب و شتم یاسمن آریانی در زندان وتمدید قرار بازداشت صبا کردافشاری به مدت  سه ماه و نیم ...

به گزارش حصارنیوز ؛ روز یکشنبه ۲۳ تیرماه «یاسمن آریایی » فعال مدنی بازداشتی که بدون رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان قرچک ورامین در کنار زندانیان شرور و خطرناک به سر میبرد از سوی همین زندانیان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از ناحیه کتف دست آسیب دیده است. خانم آریانی از تاریخ ۲۱ فروردین در زندان  قرچک ورامین در بازداشت است. طبق گفته دیگر زندانیان ،زندانی مهاجم به خانم آریایی سابقه درگیری داشته و از حمایت رییس بند هم برخوردار است. در ضمن از سوی دیگر قرار بازداشت صبا کرد افشاری،فعال مدنی بازداشتی و از معترضین به حجاب اجباری به مدت سه ماه و نیم دیگر تمدید شده است. وی از تاریخ ۱۱ خرداد در بازداشت به سر میبرد. لازم به ذکر است به دلیل تمدید بازداشت خانم کرد افشاری ،قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی که برای آزادی وی تعیین شده بود دیگر قابلیت اجرایی ندارد. اتهامات مطرح شده برای صبا کرد افشاری توسط شعبه ۱ بازپرسی دادگاه عمومی و انقلاب ناحیه ۲۱ تهران (دادسرای ارشاد) “اشاعه فساد و فحشا از طریق کشف حجاب و پیاده روی بدون حجاب”، “تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط با گروه های معاند و طرح (طراحان) براندازی نرم” و “اجتماع و تبانی علیه نظام از طریق ارتباط با رسانه های خارجی” عنوان شده و به ایشان تفهیم شده است.



Friday, July 3, 2020

 


نامه گلرخ ایرایی از زندان قرچک ورامین؛ کارگران محرومند از حقوق اولیه زندگی و محکومند به روزمرگی

خبرگزاری هرانا – گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین با نوشتن نامه‌ای نسبت به شرایط زنانی که در زندان کار می‌کنند و نقض حقوق زندانیان اعتراض کرده است. او در این نامه که همزمان با سالگرد اعدام شدن زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسین پناهی، سه زندانی سیاسی شده است، ضمن اشاره به این مسئله بعنوان واقعیت هایی از سرکوب، قلم خود را به سمت وضعیت زندان و استثمار نیروی کار در داخل و خارج زندان می چرخاند، خانم ایرایی در قسمتی از نامه خود نوشته است «از هفت تپه تا اراک، از تبریز تا بوشهر و حتی تا زندان قرچک ورامین کارگران محرومند از حقوق اولیه زندگی و محکومند به روزمرگی. اینجا نه تنها کسی بر دستان کارگر بوسه نمی‌زند و حق و حقوقش را پرداخت نمی‌کند، بلکه ابزار کار که تضمین کننده سلامت کارگر است نیز در اختیارش قرار نمی‌گیرد. سرزمینی که آزادی خواهانش توسط حکومت به قتل می‌رسند، کارگرانش نیز دچار محرومیت خواهند بود.»

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین با نوشتن نامه‌ای نسبت به شرایط زنانی که در زندان کار می‌کنند و نقض حقوق زندانیان اعتراض کرده است. خانم ایرایی در بخشی از نامه خود نوشته است: «از هفت تپه تا اراک، از تبریز تا بوشهر و حتی تا زندان قرچک ورامین کارگران محرومند از حقوق اولیه زندگی و محکومند به روزمرگی. اینجا نه تنها کسی بر دستان کارگر بوسه نمی‌زند و حق و حقوقش را پرداخت نمی‌کند. بلکه ابزار کار که تضمین کننده سلامت کارگر است نیز در اختیارش قرار نمی‌گیرد. سرزمینی که آزادی خواهانش توسط حکومت به قتل می‌رسند، کارگرانش نیز دچار محرومیت خواهند بود. برای معترض و آزادیخواه به نام اغتشاشگر و تروریست حکم مرگ صادر می‌کنند و با تغییر نام فقرا به قشر کم برخوردار سعی در تلطیف چهره کریه فقر و تغییر ماهیت تلخ آن دارند و با بردن منبر و دوربین خود به حلبی ‌آبادها که حاشیه شهر می‌خوانندش، به کودکان گرسنه و بی پایپوش دهن کجی می‌کنند.»

متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، عینا در ادامه می‌آید:

«اینجا در زندان قرچک ورامین بزرگترین زندان زنان خاورمیانه، زندگی جریان ندارد و این تمام حرفی است که می‌توان زد. اینجا عمق فاجعه‌ای ‌است که تکیه زنندگان بر مسند قدرت توصیفش را سیاه‌نمایی می‌خوانند. آینه تمام نمایی از جامعه استبدادزده‌مان؛ اینجا بخشی از زندانیان تمام وقت خود را به بطالت می‌گذرانند و دقیقا هیچ کاری برای انجام دادن ندارند و به همین منوال مدت حبسشان که گاه چند سال است سپری می‌شود و کسی به این بازتولید بزه اهمیتی نمی‌دهد. برخی به مرور به جهت نوکری و خوش خدمتی از زندانبان ترفیع و سمت می‌گیرند و به همکار زندانبان تبدیل می‌شوند و عرصه تحمل حبس را بر دیگر زندانیان تنگ‌تر می‌کنند. برخی دیگر هم کل مسئولیت‌های خدماتی زندان را بر عهده دارند و در واقع چرخ‌های زندان به دست این افراد می‌چرخد. البته بی مزد و مواجب. زندانیانی با چشمانی بی فروغ، بدون آرزو با پوست‌هایی کدر، گرسنگی کشیده و به معنای واقعی کلمه محروم. محروم از یک شکم سیر غذا خوردن، محروم از با احترام مورد خطاب قرار گرفتن و حتی گاه محروم از دیده شدن.